قدس آنلاین - دین ارثی یا دین انتخابی؟ این یکی از پرسشهایی است که این روزها درفضای مجازی زیاد دیدهاید و شنیدهاید. این روزها تازه مسلمانان بیش از دیگران در کانون توجه این پرسشگری قرار دارند. آدمهایی که با دقت و تحقیق راهی که به سعادت ختم میشود را انتخاب کردهاند. افرادی که ایمانشان از خیلی مسلمانان دیگر قویتر و اندیشه مذهبی شان بالندهتر است.
بانوان تازه مسلمان، اما راه روشنتری پیش رو دارند. آنهایی که در دنیای متفاوت با دنیای اسلام زیستهاند، محدودیت درپوشش را به معنایی که برای زن مسلمان وجود دارد، تجربه نکردهاند، انتخابی ارزشمندتر از دیگر تازه مسلمانان دارند. بانوان تازه مسلمان پس از اسلام، با انتخاب حجاب به عنوان زن مسلمان یکی از محکمترین گامهای خود را در اثبات و تثبیت تدین خود اعلام میکنند.
*دعوتی برای آسمانی شدن
«لنه میته سن» بانوی تازه مسلمان دانمارکی است که حقیقت را در یک حسینیه در قلب اروپا آن هم در فاطمیه یافت. او پس از تشرف به تشیع نام سمیرا را برای خود برگزید و حالا خانم سمیرا خادم در سرزمین ما مادر یک خانواده ایرانی است.
این بانوی ۵۵ ساله که معقتد است، مسلمان شدنش به لطف خدا و توجه حضرت زهرا(علیهاسلام) بوده، او درباره اسلام آوردن و انتخاب حجاب میگوید: یک شب که همسرم میخواست به حسینیه برود به من گفت من یک خواهشی از شما دارم. امشب شهادت حضرت زهرا(علیهاسلام) است. از شما میخواهم همراه من به حسینیه بیایی. چون ایشان «مادر» اسلام است. هرچند خیلی مایل نبودم، اما قبول کردم که همراهش به مراسم عزاداری حسینیه بروم.
حسینیه یک ساختمان دوطبقه بود که طبقه پایین برای خانمها تدارک دیده شده بود. چراغها را خاموش کردند و نور مجلس خیلی کم شده بود. مراسم شروع شد. نمیتوانم برایتان توصیف کنم، اما روحم پرواز کرد. من در آن تاریکی نوری را دیدم که در اتاق چرخید و حس کردم در وجود من نشست. حالت خاصی پیدا کردم؛ اما متوجه نبودم چه اتفاقی افتاد.
به خانه که برگشتیم، همسرم متوجه دگرگونی حالم شد و از من پرسید چه اتفاقی افتاده، ماجرا را برایش تعریف کردم. لبخندی زد و گفت: این طبیعی است، خدا میخواهد برای او باشی. وقتی این جمله را گفت، آرامش خاصی پیدا کردم و تصمیم گرفتم مسلمان شوم، بدون اینکه اطلاعی داشته باشم. همسرم گفت: تصمیم سختی است، فکر کن اگر وارد اسلام شوی دیگر نمیتوانی از آن خارج شوی و برگردی. کمی باهم صحبت کردیم و فردای آن روز تصمیم گرفتم در نخستین اقدام پوشش اسلامی را تهیه کنم. گفتم من امروز میخواهم شروع کنم. به بازار رفتم و روسری و مانتو خریدم. از همان روز از همسرم خواستم به من نماز را یاد بدهد.
* با حجاب از زندان آزاد شدم
«لنه میته سن» معتقد است، رنجی که حضرت زهرا(علیهاسلام) برای بقای اسلام کشیده وظیفه سنگینی بر دوش زنان مسلمان به جای گذاشته است. او میگوید: بهترین درسی که از مادر امت اسلام آموختم، حفظ حجاب در کنار همه فعالیتهای سیاسی و علمی است.
این بانوی تازه مسلمان، در پاسخ به این پرسش که انتخاب پوشش کامل برای شما که پیش از آن به رعایت حجاب ملزم نبودید سخت بود؟ اظهار میدارد: من پیش از مسلمان شدن همیشه فکر میکردم حجاب مثل زندان است که زن را محدود میکند و حتی حقوق اولیه او را ازبین میبرد، اما روزی که تصمیم گرفتم مسلمان شوم و خواستم با مانتو و روسری از خانه خارج شوم، خیلی دلهره داشتم. من قبلش با حجاب نبودم و آن روز وقتی از پلهها پایین رفتم، ترسیدم که از خانه خارج بشوم؛ چون نمیدانستم چه برخوردی با من میشود. اما همین که در را باز کردم، سرم را بلند کردم و لبخندی بر لبانم نشست و راه افتادم. حس میکردم با حجاب از زندان آزاد شدهام، احساس آزادی به من دست داده بود. خیلی احساس شادی به من دست داد. برخلاف آنچه تصور میکردم حجاب نه تنها مرا محدود نکرد؛ بلکه علاوه بر آزادی، احترام را نیز درپی داشت.
*به سوی ساده زیستی
«فاطمه هوشینو» نیز از بانوان تازه مسلمانی است که با یقین به اسلام رسیده و پس از مسلمانی، حجاب فاطمی را برگزیده است. این بانوی ژاپنی درباره اسلام آوردن و محجبه شدنش میگوید: پس از ماجرای ۱۱ سپتامبر با مراجعه به سایتهای خبری و تحلیلی به یقین رسیدم و مسلمان شدم. یکی از نخستین گامهایی که برای اعلام مسلمانی برداشتم، انتخاب حجاب بود، زیرا من باید به عنوان یک زن که از مسلک بودایی به اسلام روی آورده است اعلام میکردم که راه جدیدی انتخاب کردهام.
این طلبه جامعة الزهرا قم ادامه میدهد: یکی از ویژگیهای من در دوران پیش از مسلمانی، این بود که به ظاهرم خیلی توجه میکردم و به مارک پوشیدن معروف بودم، اما پس از مسلمان شدن با حفظ زیبایی که مد نظر خداست، راه ساده زیستن و حجاب اسلامی را در پیش گرفتم. این تغییر رویه برای خانواده و دوستان من خیلی جالب بود.
«فاطمه هوشینو» درباره سختیهای انتخاب حجاب میگوید: انتخاب حجاب در اوایل برایم سخت بود، اما از همان اول برایم جذاب هم بود. در حرم امام رضا(علیه السلام) تصمیم گرفتم چادر بپوشم و کم کم چادر پوشیدن برایم آسان شد، ولی من پس از انتخاب چادر به آسان و سخت بودن استفاده از آن فکر نمیکردم، چون دیگر انتخاب کرده بودم.
نظر شما